ایدههای سانتیاگو کالاتراوا چگونه شکل میگیرند؟

سانتیاگو کالاتراوا معمار مشهور اسپانیایی است که در سال 1951 میلادی در والنسیا متولد شد. او که به دلیل سبک معماری ابتکاری و پویای خود شهرت دارد، برخی از بناهای شاخص و جذاب دوران معاصر را طراحی کرده است.
اگر شما هم مجذوب طرحهای مبتکرانه کالاتراوا هستید و تمایل دارید بدانید او چگونه فکر و طراحی میکند، جایی نروید!
در مطلب امروز آرکاپلاس قصد داریم به این موضوع بپردازیم که سانتیاگو کالاتراوا چگونه میاندیشد و از چه کانسپتهایی در طرحهایش استفاده میکند؟ در ادامه این مطلب با ما همراه باشید.
سانتیاگو کالاتراوا کار خود را به عنوان یک مهندس سازه شروع کرد. او فعالیت حرفهای خود را از سال 1981 میلادی آغاز کرد اما 7 سال طول کشید تا مورد توجه بینالمللی قرار بگیرد. در سال 1987 و پس از اینکه اجرای اولین پل خود را در بارسلونا به پایان رساند، در جهان شناخته شد. این آغاز زندگی حرفهای کالاتراوا و طرحهای دیدنی و جذاب او بود. به طوری که او موفق شد در سال 2005 مدال طلای موسسه معماران آمریکا را به دست آورد.
وی تاکنون بیش از 47 پل در سراسر جهان طراحی کرده است. پلهای او با الهام از طبیعت و استفاده جسورانه از تکنولوژی، ترکیبی کامل از فن ساختمان و زیبایی را ارائه میکنند.
کالاتراوا در کنار معماری شناخته شده و بااستعداد، مهندس سازه، مجسمهساز و نقاش نیز هست. او در مصاحبههای خود بارها اعلام کرده است که از سبک مشخصی در طرحهایش استفاده نمیکند. با این حال تاثیر مهندسی سازه و مجسمهسازی در آثار او مشهود است.
سانتیاگو کالاتراوا به عنوان یک معمار شیفته مفهوم حرکت در ساختمانها و مجسمهها است. او اغلب سعی کرده است ایده انعطافپذیری و حرکت را در پروژههای خود به کار ببرد و همواره توانسته آنها را با موفقیت، طراحی و اجرا کند.
ترنینگ تورسو یا برج پیچنده یکی از محبوبترین آثار کالاتراوا است. این برج به تدریج از طبقه همکف تا بالاترین طبقه 90 درجه میچرخد و دلیل نامگذاری آن نیز همین چرخش است.
طراحی این بنا که در مالموی سوئد قرار دارد، ابتدا به صورت طرحی برای یک مجسمه آغاز شد. طرح این مجسمه بدن انسانی را نشان میداد که بالاتنهاش را 90 درجه به یک طرف چرخانده بود. ساخت این بنا در نهایت نشان داد که تلفیق معماری و مجسمهسازی تا چه حد میتواند جذاب باشد.
این برج که بلندترین برج کشورهای اسکاندیناوی است با رویکرد معماری پایدار طراحی شده است. امروزه ترنینگ تورسو را به عنوان نماد شهر دوستدار طبیعتِ مالمو میشناسند. متریالهای استفاده شده در این برج بتن، فولاد، شیشه و آلومینیوم بازیافتی هستند.
کالاتراوا مانند بسیاری از هنرمندان و معماران جهان از فرمهای طبیعی الهام میگیرد. او همواره مجذوب پیچیدگیهای بدن انسان و همچنین بسیاری از عناصر طبیعی دیگر مانند موج دریا و بال پرنده بوده است.
ساختمانها و پلهایی مانند موزه هنر میلواکی که مشابه پرندهای با بالهای باز است یا پل آلامیلو که فرمی انتزاعی شبیه به پرندهای در حال پرواز یا قویی شناور بر آب دارد، مثالهایی هستند که علاقه کالاتراوا به فرمهای طبیعی را به خوبی نشان میدهند.
موزه هنر ميلواکی یکی از آثار شاخص کالاتراوا است که در شهر میلواکی در ایالت ویسکانسین آمریکا قرار دارد. سازه شگفتانگیز و متحرک این بنا آن را به یکی از مهمترین آثار معماری قرن بیست و یکم تبدیل کرده است. این دو بال متحرک در واقع سایبانی هستند که در طول روز باز شده و در طول شب جمع میشوند.
اثر مشهور دیگر سانتیاگو کالاتراوا پل آلامیلو واقع در کشور اسپانیا است. این پل سازهای کابلی و منحصر به فرد دارد. پلهای کابلی معمولا برای ایجاد تعادل از هر دو طرف بهره میبرند. اما در پل آلامیلو تنها در یک طرف از سازه کابلی استفاده شده است. به همین دلیل برای بالا بردن میزان تحمل نیروهای کششی کابلها، دکل پل را از بتن ساختهاند.
طرحهای کالاتراوا نه تنها از نظر فناوری بلکه از طریق استفاده از متریالها نیز رویکردی آیندهنگرانه دارند. عجیب نیست اگر بگوییم کالاتراوا در استفاده از بتن و فولاد انقلابی در معماری ایجاد کرده است.
او همچنین تمایل زیادی به استفاده از رنگ سفید در پروژههایش دارد. این تمایل احتمالا از خاطرات خوب دوران کودکیش در ساختمانهای سفید مدیترانهای نشئت میگیرد. این استفاده از رنگ سفید حال و هوا و سبک خاصی به طرحهای او میبخشد.
از دیگر آثار مشهور کالاتراوا میتوان به مجموعه ورزشی المپیک آتن اشاره کرد که شامل چند بنا است. این مجموعه به منظور برگزاری المپیک آتنِ سال 2004، طراحی و اجرا شد.
همانطور که اشاره شد طراحی این مجموعه شامل چندین بخش است که عبارتند از: طراحی سقف متحرک برای ورزشگاهی قدیمی، یک مسیر دسترسی، میدان و تعدادی سایبان و استخر. سقف متحرک ورزشگاه به کمک تکنولوژی روز و به شکل حیرتآوری طراحی شد. سازه این ورزشگاه دو پوشش متحرک هستند که دهانه هر کدام حدود 300 متر است و توسط کابلهایی نگهداشته شدهاند.
گرچه سانتیاگو کالاتراوا هرگز پیرو یک مکتب یا سبک هنری مشخص نبوده است، اما سبک آثار او بسیار شبیه طرحهای اکسپرسیونیستی است. نه فقط به دلیل طرحهای غیرمعمول و منحصر به فردش، بلکه به این دلیل که اجازه میدهد افکار و احساساتش به درون طرحهای خلاقانهاش نفوذ کنند.
همانطور که گفتیم خود کالاتراوا هرگز اعتقادی به پیروی از یک سبک خاص نداشته است. در مجموع میتوان گفت که او معمار خاصی است که معماری را ترکیبی از هنرهای مختلف میداند. معماری تنها حرفه او نیست و هر نوع هنری او را شیفته خود میکند. همین امر باعث شده است که کالاتراوا به یک معمار کامل، خلاق و مبتکر تبدیل شود.
شما کدام پروژه کالاتراوا را جذابتر و خلاقانهتر میدانید؟ دیدگاه خود را با ما به اشتراک بگذارید.
مطالب زیر را حتما بخوانید
-
چطور در یک مسابقه معماری برنده شویم؟
871 بازدید
-
طراحی روف گاردن : نکات مهم و لایههای اجرایی بام سبز
137 بازدید
-
6 مهارت مورد نیاز یک سی جی آرتیست حرفهای
202 بازدید
-
آثار رم کولهاس که هر دانشجوی معماری باید بشناسد
201 بازدید
-
شرکت در مسابقات معماری چه فایدهای دارد؟
170 بازدید
-
کارآموزی معماری چیست؟ و چه مزایایی دارد؟
234 بازدید
دیدگاهتان را بنویسید